سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در هر یک از امّت من که نه دانشمند است و نه دانشجو، خیری نیست . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
طلبگی
 
شریعتی مرد دیروز، چراغ راه امروز، پله ای برای رسیدن به فردا

                                                                                                        بسمه تعالی

اصولأ نگرانی از آینده دغدغه همیشگی بشر در طول زندگی فردی و اجتماعی بوده است. اما حرکت نخبه گان که همچون ستاره در جامعه بشری جلوه نمایی کرده اند. از فردیت بسوی جمعیت بوده است. چرا که درد ایشان نه آینده خود بلکه بشریت، جامعه بشری، تفکر بشریت و تأثیر این تفکر بر مجمع انسانی بوده است. و این همان وجه تمایز ایشان با دیگر اقشار جامعه می باشد. بی شک نام دکتر علی شریعتی بر پهنای آسمان روشنگری و روشنفکری دینی جامعه ما بی بدیل و مانند همچون ستاره ای درخشان بر آسمان تاریک جهل آدمی خودنمایی کرده است. همو که درد انسان وامانده از عصر آهن را لمس و علاج آن مردمی که اباذر و بلال را شنیدند و نفهمیدند، ونرسیدند به آن مکتبی که فطرت انسانی انسان او را به سمت مبدأ هستی سوق داده است. فأقم وجهک للدین حنیفا فطرة الله التی فطر الناس علیها (رو بیاورید بسوی دین برگزیده ای که مطابق همان فطرة خدا گونه ای است که بر آن خلق شده اید.) و از حق نگذریم آندسته از روشنگرانی که برخاسته از دیار معرفتی ایی همچون شریعتی بوده اند. چقدر درست تشخیص داده اند و چه ضعیف و بی مایه دست به درمان زده اند. براستی که نقطه عطف جریان روشنگری دینی در این فصل رقم خورد. و آن حرکت عظیم رو به جلو را سیریقهقرایی تغییر داد. وه که چه زشت می نمایاند حرکت آندسته از کسانی که خویش را مدیون تفکر روشنگری دینی دانسته اند و در عین حال حرکت ضد دین را در زیر علم مظلومی همچون شریعتی آغاز نمودند.آندسته که برای رسیدن به آرزو وآمال خویش دم از او زدند ونیامده رفیق کاروان معرفت شدند. همانند کسانی که خود را فرزند خوانده های ام المومنین عائشه قرار دادند و اورا همچون ملعبه ای دست بدست دادند. و محارم اورا غریبه تر از غریبه قرار دادند.آری براستی که پیروز شدگان جمل موج سواران کاروان معرفت و اندیشه آنهایی بودند که فقط خود را دیدندو...بردند. ایشان یقینا از بزرگترین دشمنان شریعتی بحساب می آیند. چرا که هدف او را نشناختند و تنها و تنها و فقط و فقط نامی از او بر پهنای تاریخ قرار دادند. اما یاد مرد زمانی زنده است که آمال او بعد از او توسط پیروان بر حرکت مواج خویش ادامه داشته باشد. اما ایشان آمال شریعتی را، اسلام گرایی شریعتی را، به طبل مخالفت با منادیان حقیقی اسلام تفسیر کردند. و از ظن خویش یار او شدند. مثل ایشان مثل هماوردان روز فتنه (جنگ صفین)است. که در زیر پیراهن خونین خلیفه سوم و به نام او رسیدن به حکومت را التماس می کردند. آری بحران امروز روشنگری دینی ما این است که سینه چاکان آنرا افرادی تشکیل داده اند که همچون منطق ارسطویی در شریعتی توقف کردند و از او بعنوانچراغی برای رسیدن به منزلگاه معرفت استفاده نکردند. چرا که او معتقد بود:که شرقی منطقی فکر می کند و غربی دیالکتیکی، این است که زندگی غربی در حال حرکت و تغییر است و فکر میکند که همه چیز را می شود انتخاب کرد و میتوان از بین برد و انسان را قدرت تغییر دادن است.

براستی شریعتی را اینگونه باید سرود،شریعتی مرد دیروز، چراغ راه امروز و پله ای برای رسیدن به فردا چرا که از شریعتی هم باید گذشت اما راه شریعتی را نباید رها کرد. چرا که تشنگان معرفت را منزلگاهانی است که هر منزل را مرادی می طلبد. و هر مریدی را عطشی از برایرسیدن به مقصدی دیگر که آن هم مقصد نهایی نیست.


کلمات کلیدی: شریعتی/

نوشته شده توسط وحید 88/4/6:: 8:14 عصر     |     () نظر